آمریکایی که من شناختم

دیده ها و شنیده های من از سرزمین فرصتهای طلایی

آمریکایی که من شناختم

دیده ها و شنیده های من از سرزمین فرصتهای طلایی

خبرهای پراکنده

جام جهانی

 

خدا رو شکر این جام جهانی تموم شد تا من بتونم به زندگی عادی بپردازم. به وقت ما مسابقات وسط روز انجام میشد که من سر کار بودم. بخاطر همین مسابقات رو با ویدیو ضبط میکردم و وقتی میومدم خونه تماشا میکردم. خوشبختانه درصد زیادی از همکارام اصلا نمیدونستن جام جهانی در جریانه و خطر اینکه یهو یکی نتیجه رو ناخواسته بگه وجود نداشت. هر تیمی هم که من طرفدارش بودم باخت. این زیدان هم بنظرم کار قشنگی نکرد. فحش دادن بازیکنها به همدیگه متاسفانه امری بسیار عادیه. هر چی اینترنت رو گشتم هیج جا دقیقا ننوشته بود که چه حرفهایی بین زیدان و ماتراتزی رد و بدل شده. اگه لینکی در این زمینه سراغ دارید برم ایمیلش کنید لطفا.

 

 

گنجشک

 

صبح اومدم برم سر کار دیدم یه بچه گنجشک نشسته روی برف پاک کن ماشین. گفتم راه بیفتم میپره، اما گنجیشکه ول کن نبود برف پاک رو محکم چسبیده بود ول نمیکرد. ماشینو وسط کوچه نگه داشتم و پیاده شدم. حالا اون روز هم چون شرکتمون مهمونهایی مهمی داشت لباسهای پلو خوری تنم بود.

 

 

تا اومدم بگیرمش پرید رفت زیر ماشین. حالا من هی از اینور ماشین میرم اونور که گنجیشکه رو مجبور کنم از زیر ماشین بیاد بیرون. حالا همه دنیا میخواستن از کوچه ما رد بشن و هی بوق میزدن. خلاصه بعد از چند دقیقه گنجشک عزیز رضایت داد و پر زد و رفت.

 

قفل ماشین

 

از قدیم گفتن آدم خوب و بد همه جا پیدا میشه. دادم برای ماشینم کلید درست کنن، بعد از اینکه پولشو دادم دیدم کلیدی که یارو درست کرده در ماشینمو باز نمیکرد. رفتم بهش گفتم و اونهم با حالتی کمی ناراحت گفت حتما ایراد از قفل ماشینته کلید رو بده ببینم. با من با حالتی عصبانی به سمت ماشینم رفتیم. کلید رو کرده تو قفل بزور به چپ و راست میچرخونه، منم دیدم داره قفل ماشینو میشکونه گفتم نمیخواد درستش کنی، من خودم یه کاریش میکنم. یارو همونطور کلید رو تو قفل ول کرد و با حالتی طلب کار گفت: "پس منو چرا تا اینجا کشوندی؟". از اون روز جای قفل ماشینم غر شده و گاهی اوقات هم در رو خوب باز نمیکنه.   

 

نظرات 5 + ارسال نظر
جودی آبوت سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:31 ب.ظ http://judy-abbott.blogsky.com

سلام هنوز فرصت نکردم بخونم ولی از اونجایی که تیتر وبلاگتون معما برانگیز بود مجبورم کرده بخونم خیلی خوشحالم که باهاتون آشنا شدم می خونم و با هم بیشتر آشنا میشیم .

حسن چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:37 ب.ظ

تو سایت رسمی فیفا بخون. یه گروه از فیفا اومدن لب خونی کردن. گویا جناب بد دهن ایتالیایی گفته "فرزند مسلمان تروریست" یا یه چیزهایی مانند این. فهش نبوده چون اگه فهش بود زیدان راحت بی خیالش میشد. حالا به احتمال زیاد جریمه و محرومیتهایی برای ماتراتزی در نظر میگیرن. زیدان در لحظه کارت قرمز گرفت ولی کفش طلای بهترین بازیکن رو بهش دادن و چیزی از ارزشش کم نشد و این ایتالیاییس که داره محروم و جریمه میشه.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:08 ق.ظ

http://www.tiztaz.com/

نازنین مریم چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:00 ق.ظ http://nazaninmaryam.blogfa.com

سلام
مطلب ۱: من که خیلی خوشحالم چون تیم مورد علاقه من برنده این جام شد و کلی خوش بحالم شد
مطلب ۲: گنجشکهای اونجا مثل گربه های اینجا هستند که هر کاری بکنی مثل کنه هستند و دست از سرتون بر نمی دارن.
مطلب ۳: خوب به این می گن دست پیش میگیره که پس نخوره (البته اگه درست گفته باشم)
همیشه در پناه خدا شاد باشید

طیبه شنبه 31 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:11 ب.ظ http://www.tnote.blogfa.com

عجببببببببببببببببب. چه عکس بانمکی از این گنجشک تپل مپل گذاشتین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد