آمریکایی که من شناختم

دیده ها و شنیده های من از سرزمین فرصتهای طلایی

آمریکایی که من شناختم

دیده ها و شنیده های من از سرزمین فرصتهای طلایی

بیداری

سلام به همه، 

 

شرمنده باعث این همه دیر کرد. اتفاق تو این مدت زیاد افتاد، ولی یه جورایی حس نوشتنتش نبود، امروز خیلی حس خوبی دارم، ذهنم بعد از مدتها دوباره آزاد شد، آزاد آزاد، مثل یه پرنده. امیدوارم این دفعه یاد گرفته باشم که هر چقدر هم که یکی رو دوست داشته باشی، نباید بزاری احساست کنترل همه چیز رو در دست بگیره، تا حالا که یاد نگرفتم، انشاله از این به بعد.

 

ز دست دیده و دل هر دو فریاد    که هر چه دیده بیند دل کند یاد 

بسازم خنجری نیشش ز فولاد    زنم بر دیده تا دل گردد آزاد 

 

شاد و پیروز باشید 

 

-امیر 

نظرات 11 + ارسال نظر
سنی چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:34 ق.ظ http://harirebehehti.blogfa.com

عااااالی بود.کل آرشیوتون رو خوندم و لذت بردم...
ممنون که اینقدر زیبا مینویسید...

الهه چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:00 ق.ظ

امیدوارم اشتباه حدس زده باشم!

نسیم چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:26 ق.ظ

به به چه عالی بلاخره یک پست گذاشتین. و چه شعر قشنگی...

maryam جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:22 ب.ظ

salam Amirkhan
besiar khoshalam ke zehneton azad shodeh chon shadi to azadi zenh vojod dare ke to hich chizi in shadi vojod nadareh.

نرگس جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:00 ب.ظ http://kaghazekhatkhati.blogsky.com/

سلام امیر جان
خوشحالم که بازم حال و هوای نوشتن پیدا کردی
امیدوارم این دفعه بهترین ها برات پیش بیاد

پونه شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:54 ق.ظ

سلام پس از مدتهای مدید و طولانی....
نوش جان این حس تازه

شادی شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:10 ب.ظ

سلام آقای دکتر. مرسی از این پست. براتون آرزوی بهترین ها رو دارم... "خدایا چنان کن سرانجام کار// تو خشنود باشی و ما رستگار"

p.s. I have sent you a message. hope u reply me whenever u had time.

محمد شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:32 ق.ظ http://mami23.persianblog.ir

سلام.
خوبه که گاهی وقت‌ها احساس کنترل رو در دست بگیره ولی این که همیشگی باشه نه.کتابی هست به نام وضعیت اخر که نام اصلیش هست i'm ok...you're ok به گمانم مطالعه این کتاب خیلی مفید باشه.

پونه پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:21 ق.ظ

سلام آقای امیر
حالتون خوبه؟
تشریف نمیارین؟

تاتا شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:44 ب.ظ

جالب بود
عشق های بی پایان و نا فرجام
چقدر سخته وقتی یکی از طرفین با دلش زندگی نمی کنه و تظاهر می کنه

سارا شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:02 ق.ظ

این داستان از شبکه من و تو در ایام نوروز پخش شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد